سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
خانه | مدیریت | ایمیل من | شناسنامه| پارسی یار
دنیز DENIZ
  • کل بازدیدها: 93673 بازدید

  • بازدید امروز: 10 بازدید

  • بازدید دیروز: 7 بازدید
  • پشیمانی
    رضا حسین زاده ( 85/2/1 ساعت 9:45 ص )

    پای به دنیا می نهیم و روزگار شیرین و خوشی را با شتاب می گذرانیم غافل از اینکه آنچه گذشت دیگر گذشته است روزها را با پندار می گذرانم و شبها را با سوختن و به خود پیچیدن به روز می رسانم و بر گذشتن بهترین دوران زندگی اشک می بارم و هنگامی که روز به پایان می رسد دیده بر سرخی کرانه آسمان می دوزم و زمانی شیرین و شادکامم با این همه از زندگی خوشنود نیستم و روی بر می گردانم و با چشمی اشکبار بر گذشته خود می گریم و آن روزهای درخشان را که دیگر امیدی به بازگشت آنها نیست تماشا می کنم و زیر بار پشیمانی و غمها وحسرتها هردم ناتوانتر و خمیده تر می شوم و سالهایی را که خواب و آرام نداشتم باز می خواهم و می گریم.

    اکنون دانسته ام که پیمانه زندگی چه شعرها بود و افسانه ها و من قدر آنها را ندانسته ام دریغا ...



  • نظرات دیگران ( )

    =============================================================

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    هنر
    [عناوین آرشیوشده]

    =============================================================